وبلاگ مدرسه اباجعفر الباقر علیه السلام

مقام معظم رهبری (مد ظله)اگر بتوانیم به میثاق طلبگی متعهد و پایبند بمانیم -که قولاً و فعلاً این میثاق را از دوران نوجوانی و جوانی با خدای متعال بستیم- اگر خداوند کمک کند و ما بتوانیم این میثاق را حفظ کنیم و در همین عالم طلبگی پیش برویم، من این را ترجیح میدهم.

وبلاگ مدرسه اباجعفر الباقر علیه السلام

مقام معظم رهبری (مد ظله)اگر بتوانیم به میثاق طلبگی متعهد و پایبند بمانیم -که قولاً و فعلاً این میثاق را از دوران نوجوانی و جوانی با خدای متعال بستیم- اگر خداوند کمک کند و ما بتوانیم این میثاق را حفظ کنیم و در همین عالم طلبگی پیش برویم، من این را ترجیح میدهم.

طبقه بندی موضوعی

۵۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدرسه ابا جعفر الباقر علیه السلام» ثبت شده است

                                                        
مدرسه ابا جعفر الباقر علیه السلام - رحلت فقیه پرهیزگار، نمونه علم و تقوی، دلباخته حضرت سید الشهداء مرجع عالیقدر حضرت آیة الله آقای حاج سیّد تقی طباطبایی قمی (قدّس سرّه) تسلیت
                                         
۰ نظر ۰۸ آبان ۹۵ ، ۰۰:۴۵
سرباز حرم

                                   

زندگینامه امام زین العابدین (علیه السلام )

نام: على بن الحسین .

کنیه: ابوالحسن و ابومحمد.

القاب: زین العابدین، سید الساجدین، سجّاد، زکىّ، امین و ذوالثفنات.

به خاطر عبادت زیاد و سجده‏ هاى طولانىِ امام زین العابدین (علیه السلام)، پینه ه‏اى در پیشانى‏اش بسته بود. از این رو، به وى «ذوالثفنات» لقب دادند.
معصوم ششم و امام چهارم شیعیان.

تاریخ ولادت: نیمه جمادى الثانى سال 38.
در مورد تاریخ ولادت آن حضرت، اختلاف است. غیر از تاریخ مزبور، مورخان روز و ماه ولادت آن حضرت را، پنجم شعبان یا نیمه جمادى الاولى یا هفتم شعبان و یا نهم شعبان ذکر کرده ‏اند. در مورد سال ولادت آن حضرت نیز برخى سال 37 و برخى سال 36 هجرى را ثبت کرده ‏اند.

امام زین العابدین (ع) دو سال پیش از شهادت امیر المؤمنین، على بن ابى‏طالب(ع) چشم به جهان گشود.

محل تولد:مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى). برخى مورّخان گفته‏ اند که محل تولد آن حضرت در کوفه بوده است؛ زیرا در آن هنگام، همه افراد خانواده امام على (ع) در کوفه به سر مى‏ بردند.

نسب پدرى: امام حسین بن على بن ابى‏طالب (ع)

نام مادر: شهربانو، یا شاه زنان، دختر یزدگرد سوم، آخرین پادشاه از سلسله‏ ساسانیان در ایران که در زمان خلافت امام على (ع) (و به قولى در عصر خلافت عمر یا عثمان) به اسارت مسلمانان در آمده و با اختیار خویش، همسرىِ امام‏ حسین (ع) را پذیرفت. این بانوى بزرگ در ایام نوزادى امام زین العابدین(ع) درگذشت.

مدت امامت: از زمان شهادت پدر بزرگوارش امام حسین (ع)، در محرم سال 61 تا محرم سال 95 هجرى، به مدت 34 سال.

تاریخ و سبب شهادت: دوازدهم (یا هیجدهم یا بیست و پنجم) محرم سال 95 (یا 94) هجرى، در سن 55 سالگى، به خاطر زهرى که ولید بن عبدالملک به آن حضرت خورانید.

محل دفن: قبرستان بقیع، در مدینه مشرفه، در جوار قبر عمویش، امام حسن مجتبى (ع)

هم اکنون قبور مشرفه چهار امام معصوم(ع)، امام حسن مجتبى(ع)، امام زین‏ العابدین(ع)، امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) در کنار هم مى‏ باشد.

همسران: فاطمه، دختر امام حسن مجتبى و چند ام ولد. 

فرزندان:

الف) پسران: 1. امام محمد باقر (ع). 2. زید شهید. 3. عبدالله باهر. 4. عمر أشرف. 5. حسین اکبر. 6. عبدالرحمن. 7. عبید الله. 8. سلیمان. 9. حسن. 10. حسین اصغر. 11. على‏اصغر. 12. محمد اصغر.

ب) دختران 1. خدیجه. 2. فاطمه. 3. علیّه. 4. ام کلثوم.
۰ نظر ۰۵ آبان ۹۵ ، ۱۱:۱۷
سرباز حرم

مدرسه اباجعفر الباقر علیه السلام : شهادت چهارمین امام هدایت حضرت علی بن الحسین امام زین العابدین و سید الساجدین  علیه السلام  تسلیت باد                                      

  

 خطبه امام سجاد علیه السلام در مسجد شام

یکی از حساس ترین سخنان امام سجاد علیه السلام که تحولی عظیم در بینش مردم نسبت به امویان ایجاد کرد و معادلات یزید را بر هم زد و خط مشی او را نسبت به اهل بیت علیهم السلام کاملاً تغییر داد خطبه ای است که آن حضرت در جمع مردم و رجال سیاسی و دینی شام ایراد کردند. این خطبه که در مسجد شام ایراد گردیده اوج موفقیت امام سجاد علیه السلام در ابلاغ رسالت و تبلیغ عاشورا و تداوم خط شهیدان کربلاست.


در این مجلس یزید ملعون به یکی از خطیبان درگاهش دستور داد تا به مذمت علی علیه السلام و اولادش و به توجیه و تمجید فجایع عاشورا اقدام نماید. خطیب پس از اینکه بر فراز منبر رفت و حمد و ثنای خداوند را بجای آورد فوق العاده از حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) غیبت و بدگوئی کرد و نسبت به بزرگداشت معاویه و یزید سخنانی طولانی گفت و آن ها را به هر عمل نیکوئی نسبت داد.


در این حال امام سجاد(ع) بر آن خطیب فریاد زد و فرمود: ای خطیب، وای بر تو! رضایت مخلوق را بوسیله غضب خالق خریدی. اینک جایگاه خود را در آتش شعله ور دوزخ آماده بنگر و خود را برای آنجا آماده ساز!

آنگاه حضرت به یزید فرمود:آیا اجازه می دهی من هم با مردم سخن بگویم؟

۰ نظر ۲۳ مهر ۹۵ ، ۰۵:۰۰
سرباز حرم
پنجشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۵، ۰۸:۲۵ ق.ظ

شعر کامل " امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر "

به قلاده ی نفس گشتم اسیر
شدم زار و شرمنده و سر به زیر
تهی دستم و بی نوا و فقیر
مرا کس نخواند ذلیل و حقیر
مقامم بُوَد بس بزرگ و خطیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر

حسین ازکرم انتخابم کند 
غلام غلامش خطابم کند 
گدای در خود حسابم کند 
بهشتم بَرَد یا عذابم کند 
به عشقش اسیرم اسیرم اسیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر

خیالش زمن دلربایی کند
غمش دردلم خودنمایی کند 
نوایش مرا نینوایی کند 
ولایش مرا کربلایی کند
بدانند خلق از صغیر و کبیر 
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر

منم عار او، او بود یارمن
زلطف و کرامت، خریدار من
نبودم که او بوده دلدار من 
غمش شد انیسِ دل زار من
از آن دم که مادر مرا داده شیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر

اگر چه گنه کار و آلوده ام
به خاک مزارش جبین سوده ام
دمی بی ولایش نیاسوده ام 
گرفتار و دلداده اش بوده ام 
از آن دم که آب و گلم شد خمیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر

زخون جگر پاکِ پاکم کنید
سپس عاشق سینه چاکم کنید
به تیغ محبت هلاکم کنید 
به صحن ابوالفضل خاکم کنید
که خاکم دهد بوی مشک و عبیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر

به زخم جبین پیمبر قسم 
به رخسار خونین حیدر قسم 
به محسن، به زهرای اطهر قسم 
به سبطین و عباس و اکبر قسم 
به هفتاد و دو عاشق بی نظیر 
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر

دریغا که شد خاک صحرا کفن
بر آن کشته ی پاره پاره بدن 
تنش پاره پاره تر از پیرهن
سرش نوک نی با خدا هم سخن
نگاهش سر نی به طفلی صغیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر

به سردار بی لشگر کربلا 
به سرهای لب تشنه از تن جدا 
به قرآن زیر سُم اسب ها 
به خونی که شد خونبهایش خدا 
به جسمی که او را کفن شد حصیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر

به هر کوی و هر بزم و هر انجمن 
سرم خاک پای حسین و حسن 
پدر در دوگوشم سرود این سخن
که ای نازنین طفل دلبند من 
حسینی بمان و حسینی بمیر
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر
*********
مدرسه ابا جعفر الباقر علیه السلام

منبع سایت نخل میثم
 
۰ نظر ۲۲ مهر ۹۵ ، ۰۸:۲۵
سرباز حرم


امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود
فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا می شود

امشب کنار یکدگر، بنشسته آل مصطفی        
فردا پریشان جمعشان، چون قلب زهرا می شود

امشب بود بر پا اگر، این خیمه ی خون خدا       
فردا به دست دشمنان، بر کنده از جا میشود

امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی       
فردا صدای الامان، زین دشت بر پا می شود

امشب کنار مادرش، لب تشنه اصغر خفته است       
فردا خدایا بسترش، آغوش صحرا می شود

امشب که جمع کودکان، در خواب ناز آسوده اند       
فردا به زیر خار ها، گم گشته پیدا می شود

امشب رقیه حلقه ی زرین اگر دارد به گوش       
فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود

امشب به خیل تشنگان، عباس باشد پاسبان       
فردا کنار علقمه، بی دست، سقا می شود

امشب که قاسم زینت گلزار آل مصطفی ست      
فردا ز مرکب سرنگون، این سرو رعنا می شود

امشب بود جای علی، آغوش گرم مادرش      
فردا چو گل ها پیکرش، پا مال اعدا می شود

امشب گرفته در میان، اصحاب، ثار الله را       
فردا عزیز فاطمه، بی یار و تنها می شود

امشب به دست شاه دین، باشد سلیمانی نگین       
فردا به دست ساربان، این حلقه یغما می شود

امشب سر سر خدا، بر دامن زینب بود      
فردا انیس خولی و دیر نصاری می شود

ترسم زمین و آسمان، زیر و زبر گردد حسان      
فردا اسارت نامه ی زینب چو اجرا می شود

حبیب الله چایچیان (حسان)

****************

مدرسه ابا جعفر الباقر علیه السلام

۰ نظر ۲۰ مهر ۹۵ ، ۱۶:۲۰
سرباز حرم
دوشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۵، ۰۵:۲۰ ب.ظ

متن کامل شعر " ای اهل حرم میر و علمدار نیامد "

ای اهل حرم میرو علمدار نیامد،               علمدار نیامد، علمدار نیامد  

سقای حسین سید و سالار نیامد،           علمدار نیامد، علمدار نیامد 


 از خیمه رسد واعطشا از لب طفلان  

   در علقمه شد کشته عمو با لب عطشان

           دستی که زده بوسه بر آن ساقی کوثر        

 با نیزه و شمشیر جدا گشته ز پیکر 


ای اهل حرم میرو علمدار نیامد، 

علمدار نیامد، علمدار نیامد  

سقای حسین سید و سالار نیامد،

 علمدار نیامد، علمدار نیامد

 

۰ نظر ۱۹ مهر ۹۵ ، ۱۷:۲۰
سرباز حرم
يكشنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۵، ۱۰:۴۲ ب.ظ

حسین قهرمان ما کافر ها هم هست!!!!

مدرسه ابا جعفر علیه السلام - اکبر برخورداری (وابسته فرهنگی و مسئول خانه فرهنگ ایران در لاهور پاکستان): بنده در این یادداشت بخشی از خاطرات سلمان باقر استاد دانشگاه در سفر به منطقه کافرستان پاکستان را نقل می‌کنم:

در آخرین نقطه شمالی کشور پاکستان روستایی است به نام کافرستان، در واقع این روستا جزو منطقه کالاش است که از چیترال چهار ساعت راه زمینی است (۳۵ کیلومتر از چیترال فاصله دارد ولی کوهستانی و صعب العبور است).

این روستا در دل کوه‌های هندوکش واقع شده است که در تمام فصول پوشیده از برف است. کالاش متشکل از سه روستای رمبور، بمبوریت و بریر است. بمبوریت بزرگترین روستای این منطقه است.

۰ نظر ۱۸ مهر ۹۵ ، ۲۲:۴۲
سرباز حرم

مدرسه ابا جعفر الباقر علیه السلام - بعضی نوشته اند: وی(زینب کبری سلام الله علیها) از عبد الله دارای پنج فرزند به نام‌های: علی، عون اکبر، عباس، محمد و أم کلثوم بود.[۱]
مطابق گزارش شیخ مفید دو تن از فرزندان حضرت زینب(س) در کربلا همراه امام حسین(ع) بودند:
عبد اللَّه بن جعفر[۲] (شوهر حضرت زینب سلام الله علیها) دو فرزند خود عون و محمد را نزد امام حسین(ع) فرستاد و نامه‌ای نیز به وسیله آن دو براى آن‌حضرت فرستاد که در آن چنین نوشته بود: «اما بعد تو را به خدا قسم می‌دهم، زمانی مرا خواندى از این سفر برگرد؛ زیرا من از این راهى که بر آن می‌روى بر تو ترسناکم از این‌که هلاکت تو و پریشانى خاندانت در آن باشد، و اگر امروز تو از میان بروى روشنایى زمین خاموش خواهد شد؛ زیرا توچراغ فروزان راه یافتگان و آرزو و امید مؤمنان هستى، و به راهى که می‌روى شتاب مکن تا من به دنبال این نامه خدمت شما برسم و السلام».[۳]
عبد اللَّه(این نامه را فرستاد و از آن سو) به نزد عمرو بن سعید (حاکم مکه) رفته از او درخواست کرد امان­نامه براى امام حسین(ع) بفرستد و او را آرزومند سازد که از این راه باز گردد، عمرو بن سعید نامه‌ای براى آن ‌حضرت نوشت و در آن نامه او را امیدوار به نیکى و صله کرد و بر جانش امان داد، و آن نامه را به وسیله برادرش یحیى بن سعید فرستاد، پس یحیى و عبد اللَّه بن جعفر به آن حضرت رسیده و پس از آن‌که پسران خود را فرستاده بود (خود نیز آمده) و نامه عمرو بن سعید را به او دادند و در بازگشت آن ‌حضرت تلاش بسیار کردند، سید الشهداء(ع) فرمود: «من رسول خدا(ص) را در خواب دیدم و مرا به آنچه به دنبال آن می‌روم دستور فرمود»، آن دو گفتند: آن خواب چه بوده؟ امام(ع) فرمود: «آن‌را براى کسى نگفته و نخواهم گفت تا خداى خویش را دیدار کنم»، پس همین که عبد اللَّه بن جعفر از بازگشت آن ‌حضرت ناامید شد به دو فرزند خود عون و محمد دستور داد امام حسین(ع) را همراهی کنند و در رکابش شمشیر زنند، و خود با یحیى بن سعید به مکه بازگشت‏.[۴]
و در نهایت این دو فرزند زینب و عبدالله بن جعفر در کربلا به درجه رفیع شهادت نائل شدند.[۵]
 
[۱]. کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، ج ‏۸، ص ۳۴۰، دار الکتب العلمیه، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.
[۲]. درباره عبد الله بن جعفر ر.ک: «همراهی نکردن عبدالله بن جعفر از امام حسین(ع)»، سؤال ۱۵۰۶۴؛ «قبر عبدالله جعفر»، سؤال ۹۸۵۲؛ «زینب و عبدالله بن جعفر»، سؤال ۱۱۷۰۸٫
[۳]. شیخ مفید، الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، ج ‏۲، ص ۶۸ – ۶۹، کنگره شیخ مفید، قم‏، چاپ اول‏، ۱۴۱۳ق‏.
[۴]. همان، ص ۶۹٫
[۵]. همان، ص ۱۲۵؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج ‏۱،ص ۴۷۶، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.

۰ نظر ۱۵ مهر ۹۵ ، ۱۰:۴۵
سرباز حرم
چهارشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۲۹ ب.ظ

متن کامل شعر " گلی گم کرده ام می جویم او را "

گلی گم کرده ام می‌جویم اورا

به هر گل می‌رسم می‌بویم اورا

گل من یک نشانی‌در بدن‌داشت

یکی پیراهن کهنه به تن داشت

۰ نظر ۱۴ مهر ۹۵ ، ۱۸:۲۹
سرباز حرم

تا تو شدی کشته ما بی سر و سامان شدیم

یکسره سرگشته ی کوه و بیابان شدیم

خیمه و خرگاه ما رفت به باد فنا

به لجه ی غم اسیر دچار طوفان شدیم

از فلک عزّ و جاه به روی خاک سیاه

به چاه غم سرنگون چو ماه کنعان شدیم

۰ نظر ۱۳ مهر ۹۵ ، ۱۸:۱۹
سرباز حرم