وبلاگ مدرسه اباجعفر الباقر علیه السلام

مقام معظم رهبری (مد ظله)اگر بتوانیم به میثاق طلبگی متعهد و پایبند بمانیم -که قولاً و فعلاً این میثاق را از دوران نوجوانی و جوانی با خدای متعال بستیم- اگر خداوند کمک کند و ما بتوانیم این میثاق را حفظ کنیم و در همین عالم طلبگی پیش برویم، من این را ترجیح میدهم.

وبلاگ مدرسه اباجعفر الباقر علیه السلام

مقام معظم رهبری (مد ظله)اگر بتوانیم به میثاق طلبگی متعهد و پایبند بمانیم -که قولاً و فعلاً این میثاق را از دوران نوجوانی و جوانی با خدای متعال بستیم- اگر خداوند کمک کند و ما بتوانیم این میثاق را حفظ کنیم و در همین عالم طلبگی پیش برویم، من این را ترجیح میدهم.

طبقه بندی موضوعی

                                   

زندگینامه امام زین العابدین (علیه السلام )

نام: على بن الحسین .

کنیه: ابوالحسن و ابومحمد.

القاب: زین العابدین، سید الساجدین، سجّاد، زکىّ، امین و ذوالثفنات.

به خاطر عبادت زیاد و سجده‏ هاى طولانىِ امام زین العابدین (علیه السلام)، پینه ه‏اى در پیشانى‏اش بسته بود. از این رو، به وى «ذوالثفنات» لقب دادند.
معصوم ششم و امام چهارم شیعیان.

تاریخ ولادت: نیمه جمادى الثانى سال 38.
در مورد تاریخ ولادت آن حضرت، اختلاف است. غیر از تاریخ مزبور، مورخان روز و ماه ولادت آن حضرت را، پنجم شعبان یا نیمه جمادى الاولى یا هفتم شعبان و یا نهم شعبان ذکر کرده ‏اند. در مورد سال ولادت آن حضرت نیز برخى سال 37 و برخى سال 36 هجرى را ثبت کرده ‏اند.

امام زین العابدین (ع) دو سال پیش از شهادت امیر المؤمنین، على بن ابى‏طالب(ع) چشم به جهان گشود.

محل تولد:مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى). برخى مورّخان گفته‏ اند که محل تولد آن حضرت در کوفه بوده است؛ زیرا در آن هنگام، همه افراد خانواده امام على (ع) در کوفه به سر مى‏ بردند.

نسب پدرى: امام حسین بن على بن ابى‏طالب (ع)

نام مادر: شهربانو، یا شاه زنان، دختر یزدگرد سوم، آخرین پادشاه از سلسله‏ ساسانیان در ایران که در زمان خلافت امام على (ع) (و به قولى در عصر خلافت عمر یا عثمان) به اسارت مسلمانان در آمده و با اختیار خویش، همسرىِ امام‏ حسین (ع) را پذیرفت. این بانوى بزرگ در ایام نوزادى امام زین العابدین(ع) درگذشت.

مدت امامت: از زمان شهادت پدر بزرگوارش امام حسین (ع)، در محرم سال 61 تا محرم سال 95 هجرى، به مدت 34 سال.

تاریخ و سبب شهادت: دوازدهم (یا هیجدهم یا بیست و پنجم) محرم سال 95 (یا 94) هجرى، در سن 55 سالگى، به خاطر زهرى که ولید بن عبدالملک به آن حضرت خورانید.

محل دفن: قبرستان بقیع، در مدینه مشرفه، در جوار قبر عمویش، امام حسن مجتبى (ع)

هم اکنون قبور مشرفه چهار امام معصوم(ع)، امام حسن مجتبى(ع)، امام زین‏ العابدین(ع)، امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) در کنار هم مى‏ باشد.

همسران: فاطمه، دختر امام حسن مجتبى و چند ام ولد. 

فرزندان:

الف) پسران: 1. امام محمد باقر (ع). 2. زید شهید. 3. عبدالله باهر. 4. عمر أشرف. 5. حسین اکبر. 6. عبدالرحمن. 7. عبید الله. 8. سلیمان. 9. حسن. 10. حسین اصغر. 11. على‏اصغر. 12. محمد اصغر.

ب) دختران 1. خدیجه. 2. فاطمه. 3. علیّه. 4. ام کلثوم.


اصحاب و یاران :

اسامى تعداد زیادى از مؤمنان، شیعیان و محبان اهل بیت(ع) در زمره اصحاب و یاران امام زین العابدین (ع) آمده است که در این جا به نام برخى از آنان اشاره مى‏گردد:
 
1. جابربن عبدالله انصارى.
2. عامر بن واثله کنانى.
3. سعید بن مسیّب.
4. سعید بن جهان کنانى.
5. سعید بن جبیر.
6. محمد بن جبیر.
7. ابو خالد کابلى.
8. قاسم بن عوف.
9. اسماعیل بن عبدالله بن جعفر.
10. ابراهیم بن محمد حنفیه.
11. حسن بن محمد حنفیه.
12. حبیب بن ابى ثابت.
13. ابو حمزه ثمالى.
14. فرات بن أحنف.
15. جابر بن محمد بن ابى بکر.
16. ایوب بن حسن.
17. على بن رافع.
18. ابو محمد قرشى.
19. ضحاک بن مزاحم.
20. طاوس بن کیسان.
21. حمید بن موسى.
22. أبان بن تغلب.
23. سدیر بن حکیم.
24. قیس بن رمانه.
25. همام‏بن غالب (مشهور به فرزدق شاعر).
26. عبدالله برقى.
27. یحیى بن ام طویل. 
 
زمامداران معاصر:

1. امیر المؤمنین على بن ابى‏ طالب (ع) (40-35 ق.)
2. امام حسن‏ مجتبى (ع) (41-40 ق.)
3. معاویة بن ابى سفیان (60-35 ق.)
4. یزید بن معاویة (64-60 ق.)
5. معاویة بن یزید (64-64 ق.)
6. عبدالله بن زبیر (73-64 ق.)
7. مروان بن حکم (65-64 ق.)
8. عبدالملک بن مروان (86-65 ق.)
9. ولید بن عبدالملک (96-86 ق.)
از میان زمامداران فوق، ردیف‏هاى اول و دوم از خاندان بنى هاشم، سوم، چهارم و پنجم از خاندان بنى امیه و از تیره ابوسفیان، ششم از آل زبیر و هفتم، هشتم و نهم از خاندان بنی امیه و از تیره حکم بن عاص هستند.از میان آنان امام على بن ابى‏ طالب(ع) دادگرترین و شایسته‏ترین فردى بود که پس از پیامبر اکرم (ص) به زمامدارى مردم رسید. زمامدارىِ کوتاه مدت وى الگو و سرمشق همه حکومت‏هاى صالحى است که پس از او پدید آمده و یا در آینده محقق مى‏گردند. 

رویدادهاى مهم:

1. وفات شهربانو، مادر امام زین العابدین (ع) به هنگام تولد آن حضرت، در سال 38 هجرى.
2. شهادت امام على (ع) در دو سالگى و شهادت امام حسن مجتبى (ع) در سیزده سالگىِ امام زین العابدین (ع)
3. همراهىِ امام زین العابدین (ع) با پدرش، امام حسین (ع)، در عدم بیعت با یزیدبن معاویه و حرکت اعتراض‏ آمیز از مدینه به مکه، در رجب سال 60 هجرى.

4. همراهىِ امام سجاد (ع) با کاروان حسینى در حرکت از مکه به کربلا، درذیحجه سال 60 هجرى.
5. حضور امام زین العابدین در نهضت خونین کربلا، در سن 23 سالگى.
6. ابتلاى امام زین العابدین (ع) به بیمارىِ شدید، در روز عاشورا، و عدم توانایىِ جهاد در راه خدا.
7. تحمل مصیبت شهادت امام حسین (ع) و یاران و اصحاب آن حضرت، از سوى امام زین العابدین(ع) در روز عاشورا.
8. جنایت‏هاى لشکریان یزید در جدا کردن سرها از بدن شهدا و بر نیزه کردن آنها، اسب دوانى بر بدن‏هاى شهدا و غارت و آتش زدن خیمه‏ ها پس از شهادت امام‏ حسین (ع)، در عصر عاشورا.
9. آغاز اسارت امام زین العابدین (ع) و سایر بازماندگان قافله حسینى به دست لشکریان عمر بن سعد از عصر روز عاشورا.
10. تحمل سختى‏ ها و مشقت‏هاى امام زین العابدین(ع) و دیگر بازماندگان در اسارت، کوفه و شام.
11. خطبه خواندن امام سجاد(ع) براى اهالى کوفه، در حالى که در غل و زنجیر و اسارت دشمنان بود.
12. خطبه خواندن امام سجاد(ع)، در مجلس بزرگ مسجد اموىِ شام، در حضور یزید و تأثیر شگفت آن بر شامیان.
13. بازگشت امام زین العابدین(ع) به همراه سایر بازماندگان نهضت کربلا از اسارت کوفه و شام به مدینة الرسول(ص)
14. حزن شدید و گریه‏هاى طولانىِ امام سجاد(ع) در مصیبت شهادت امام حسین(ع) و اهل بیت آن حضرت.
15. قیام مردم مدینه بر ضد یزید بن معاویه و اخراج بنى امیه از این شهر و وقوع نبردى خونین در این واقعه (معروف به واقعه حره)، در سال 63 هجرى.
16. شکست مقاومت اهالىِ مدینه در برابر لشکریان شام، و کشتار فجیع سپاهیان یزید به سرکردگىِ مسلم بن عقبه، در مدینه، و محفوظ و مصون ماندن امام زین‏العابدین(ع) و خانواده او از این کشتار.
17. قیام عبدالله بن زبیر در مکه بر ضد بنى امیه و تصرف حجاز (مکه و مدینه) و برخى از سرزمین‏هاى اسلامى، در سال 64 هجرى.
18. فشار و سخت‏گیرىِ آل زبیر بر خاندان امیرالمؤمنین و اهل بیت(ع).
19. قیام مختار بن ابى عبیده ثقفى، در کوفه، بر ضد بنى امیه براى خونخواهى از قاتلان امام حسین (ع)
20. مجازات قاتلان امام حسین (ع) توسط مختار بن ابى عبیده و شادمانىِ امام زین‏ العابدین (ع) و سایر اهل بیت(ع) از کردار مختار.
21. شهادت امام زین العابدین (ع)، در دوازدهم (یا 18 و یا 25) محرم سال 95 هجرى، به وسیله زهرى که ولید بن عبدالملک به آن حضرت خورانیده بود.
22. به خاک سپردن بدن مطهر امام زین العابدین (ع)، در قبرستان بقیع، در جوار قبر عمویش، حضرت امام حسن مجتبى (ع)، زیر قبه مقبره عباس بن عبدالمطلب. 




سخنان ناب از امام سجاد(ع)

سه حالت و خصلت در هر یک از مؤمنین باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قیامت در سایه رحمت عرش الهی می باشد و از سختی ها صحرای محشر در امان است: 

اوّل آن که در کارگشایی و کمک به نیازمندان و درخواست کنندگان دریغ ننماید. 

دوّم آن که قبل از هر نوع حرکتی بیندیشد که کاری را که می خواهد انجام دهد یا هر سخنی را که می خواهد بگوید آیا رضایت و خوشنودی خداوند در آن است یا مورد غضب و سخط او می باشد. 

سوّم قبل از عیب جویی و بازگویی عیب دیگران، سعی کند عیب های خود را برطرف نماید.

امام سجاد علیه السلام فرمود: 

سه چیز موجب نجات انسان خواهد بود: بازداشتن زبان از بدگویی و غیبت مردم، خود را مشغول به کارهایی کردن که برای آخرت و دنیای انسان مفید باشد و همیشه بر خطاها و اشتباهات خود ناراحت باشد. 

امام سجاد علیه السلام فرمود: 

هرکس دارای چهار خصلت باشد، ایمانش کامل، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در حالتی خداوند را ملاقات می کند که از او راضی و خوشنود است: 

ـ خصلت خود نگهداری و تقوای الهی به طوری که به تواند بدون توقّع و چشم داشتی، نسبت به مردم خدمت نماید. 

ـ راست گویی و صداقت نسبت به مردم در تمام موارد زندگی. 

ـ حیا و پاکدامنی نسبت به تمام زشتی های شرعی و عرفی. 

ـ خوش اخلاقی و خوش برخوردی با نزدیکان و خانواده خود. 

امام سجاد علیه السلام فرمود: 

ای فرزند آدم، تا آن زمانی که در درون خود واعظ و نصیحت کننده ای دلسوز داشته باشی و در تمام امور بررسی و محاسبه کارهایت را اهمیّت دهی و در تمام حالات ـ از عذاب الهی ـ ترس و خوف داشته باش؛ در خیر و سعادت خواهی بود. 

امام سجاد علیه السلام فرمود: 

حقّی که شکم بر تو دارد این است که آن را ظرف چیزهای حرام ـ چه کم و چه زیاد ـ قرار ندهی و بلکه در چیزهای حلال هم صرفه جویی کنی و به مقدار نیاز استفاده نمایی. 

امام سجاد علیه السلام فرمود: 

کسی که مشتاق بهشت باشد در انجام کارهای نیک، سرعت و عجله می نماید و شهوات را زیر پا می گذارد و هرکس از آتش قیامت هراسناک باشد به درگاه خداوند توبه می کند و از گناهان و کارهای زشت دوری می جوید.

امام سجاد علیه السلام فرمود: 

دست نیاز به سوی مردم دراز کردن، سبب ذلّت و خواری در زندگی و در معاشرت خواهد بود و نیز موجب از بین رفتن حیا و ناچیز شدن شخصیت خواهد گشت به طوری که همیشه احساس نیاز و تنگ دستی نماید و هرچه کمتر به مردم رو بیندازد و کمتر درخواست کمک نماید بیشتر احساس خودکفایی و بی نیازی خواهد داشت. 

امام سجاد علیه السلام فرمود: 

سعادت و خوشبختی انسان در حفظ و کنترل اعضاء و جوارح خود از هرگونه کار زشت و خلاف است. 

امام سجاد علیه السلام فرمود: 

در این دنیا سرور مردم، سخاوتمندان هستند؛ ولی در قیامت سیّد و سرور مردم، پرهیزکاران خواهند بود. 

امام سجاد علیه السلام فرمود: 

هر کس برای رضا و خوشنودی خداوند ازدواج نماید و با خویشان خود صله رحم نماید، خداوند او را در قیامت مفتخر و سربلند می گرداند. 

امام سجاد علیه السلام فرمود: 

هرکس به دیدار دوست و برادر خود برود و برای رضای خداوند او را زیارت نماید به امید آن که به وعده های الهی برسد، هفتاد هزار فرشته او را همراه و مشایعت خواهند کرد، همچنین مورد خطاب قرار می گیرد که از آلودگی ها پاک شدی و بهشت گوارایت باد. پس چون با دوست و برادر خود دست دهد و مصافحه کند مورد رحمت قرار خواهد گرفت. 

امام سجاد علیه السلام فرمود:
 
چنانچه شخصی تو را بدگویی کند و سپس برگردد و پوزش طلبد، عذرخواهی و پوزش او را پذیرا باش.
 
امام سجاد علیه السلام فرمود:
 
تعجّب دارم از کسی که نسبت به تشخیص خوب و بد خوراکش اهتمام می ورزد که مبادا ضرری به او برسد، چگونه نسبت به گناهان و دیگر کارهایش اهمیّت نمی دهد و نسبت به مفاسد دنیایی، آخرتی، روحی، فکری، اخلاقی و... بی تفاوت است. 

امام سجاد علیه السلام فرمود: 

هرکس انسان گرسنه ای را طعام دهد خداوند او را از میوه های بهشت اطعام می نماید و هر که تشنه ای را آب دهد خداوند از چشمه گوارای بهشتی سیرآبش می گرداند و هرکس برهنه ای را لباس بپوشاند خداوند او را از لباس سبز بهشتی خواهد پوشاند. 

امام سجاد علیه السلام فرمود: 

به وسیله عقل ناقص و نظریه های باطل و مقایسات فاسد و بی اساس نمی توان احکام و مسایل دین را به دست آورد؛ بنابراین تنها وسیله رسیدن به احکام واقعی دین، تسلیم محض می باشد؛ پس هرکس در مقابل ما اهل بیت تسلیم باشد از هر انحرافی در امان است و هر که به وسیله ما هدایت یابد، خوشبخت خواهد بود و شخصی که با قیاس و نظریات شخصی خود بخواهد دین اسلام را دریابد، هلاک می گردد. 

امام سجاد علیه السلام فرمود: 

دنیا همچون نیمه خواب (چرت) است و آخرت بیداری می باشد و ما در این میان رهگذر، بین خواب و بیداری به سر می بریم.

امام سجاد علیه السلام فرمود: 

از سعادت مرد آن است که در شهر خود کسب و تجارت نماید و شریکان و مشتریانش افرادی صالح و نیکوکار باشند، و نیز دارای فرزندانی باشد که کمک حال او باشند. 

امام سجاد علیه السلام فرمود:

هر آیه ای از قرآن، خزینه ای از علوم خداوند متعال است، پس هر آیه را که مشغول خواندن می شوی، در آن دقّت کن که چه می یابی. 



گزیده ای از سخنان امام سجاد (ع)

1. من قنع بما قسم الله له فهو من أغنی الناس.
هر کسی که قانع باشد به آنچه که خدا تقسیم می کند برای او، پس او از ثروتمندترین مردم است. 
2. عجبت لمن عمل الدار الفناء و ترک دار البقاء.
تعجب می کنم از کسی که عمل انجام می دهد برای دنیای فانی در حالی که آخرت را ترک کرده است.
3. التارک للأمر بالمعروف و النهی عن المنکر کنابذ کتاب الله وراء ظهره.
کسی که امر به معروف و نهی از منکر را ترک کند همچون کسی است که کتاب خدا را پشت سر خود قرار داده است.
4. أفضل العبادة عفّة البطن و الفرج.
بالاترین عبادت پاک نگه داشتن شکم و فرج است.
5. إیاک و الابتهاج بالذنب فإن الابتهاج به أعظم من رکوبه.
بر حذر باش از خوشحال شدن از گناه به درستی که خوشحال شدن به سبب گناه از انجام آن بدتر است.
6. ثلاث منجیات للمؤمن: کف لسانه عن الناس و اغتیابهم، واشغاله نفسه بما ینفعه لآخرته و دنیاه و طول البکاء علی خطیئته.
سه چیز باعث نجات مومن می شود: جلوگیری زبان از مردم و غیبت کردن از آنان، و مشغول کردن خود به آنچه نفع می رساند انسان را در دنیا و آخرت، و گریه زیاد بر اشتباهاتش.
7. نظر المؤمن فی وجه أخیه المؤمن للمودّة و المحبّة له عبادة.
نگاه کردن مؤمن در چهره دوست مؤمنش از روی محبت و دوستی عبادت است.
8. و حین سئل ما بال المتهجّدین باللیل من أحسن الناس وجهاً؟ فقال: لأنهم خلوا بالله فکساهم الله من نوره.
هنگامی که سوال شد از حضرت چرا شب زنده داران از خوش سیماترین مردم هستند؟ حضرت فرمودند: چرا که آنان با خدا خلوت کرده اند و خداوند آنان را با نور خود می پوشاند.
9. إیاک و مصاحبة القاطع لرحمه فإنی وجدته ملعوناً فی کتاب الله عزّوجل.

بر حذر باش از هم صحبت شدن با قاطع رحم پس به درستی که من او را در قرآن از لعنت شدگان یافتم.
10. ابن آدم إنک لا تزال بخیر ما کان لک واعظاً من نفسک و ما کانت المحاسبة من همّک... ابن آدم إنّک میت و مبعوث و موقوف بین یدی الله فأعد جواباً.

ای فرزند آدم به درستی که تو نمی توانی خیری را که برای تو است از خود زائل کنی مادامی که سفارش کننده ای در خود داری و نمی توانی مشکلات خود را حساب کنی... ای فرزند آدم همانا تو می میری و مبعوث می شوی و می ایستی در مقابل خداوند متعال پس جوابی برای خود مهیا کن.

خصوصیات امام سجاد
ایمان امام سجاد علیه السلام 

امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای صباح می‌گوید: «یا من دلّ علی ذاته بذاته؛ ای کسی که برهان وجود خود هستی.» 
حضرت سجاد نیز در دعای ابوحمزه ثمالی می‌گوید: «بک عرفتک و انت دللتنی علیک و عویتنی الیک و لولا انت لم أدر ما انت؛ تو را به خودت شناختم و تو دلالت نمودی مرا بر خودت و دعوت نمودی به خودت و اگر نبودی، ترا نمی‌شناختم.» 
اینگونه کلمات منتهای ایمان را می‌رساند و این همان ایمان شهودی است که امیرالمؤمنین می‌فرماید: «لو کشفت لی الغطاء ما ازددت یقینا؛ اگر بر فرض محال ممکن بود خدا را با این چشم ظاهری دید و می‌دیدم بر یقین من که الآن به ذات مقدس حق دارم چیزی افزوده نمی‌شد.» 
 
علم امام سجاد علیه السلام 
اگر امام علی علیه السلام می‌گوید: «از من بپرسید هر چه می‌خواهید که به خدا قسم تمام وقایع را تا روز قیامت می‌دانم، حضرت سجاد نیز می‌گوید: «اگر نمی‌ترسیدم که مردم در حق ما غلوّ کنند، وقایع را تا روز قیامت می‌گفتم.»  
 
تقوای امام سجاد علیه السلام
حضرت علی علیه السلام می‌فرمود: «و الله لو اعطیت الاقالیم السبعة و ما تحت افلاکها علی ان اعصی فی نملة اسلبها جلب شعیرة ما فعلت؛ به خدا قسم اگر تمام عالم هستی را به من دهند که به مورچه‌ای ظلم کنم و بی‌جهت پوست جوی را از دهان آن بگیرم، این کار را نمی‌کنم.» 

امام زین العابدین نیز می‌فرمود:

تعصی الاله و انت تظهر حبّه    هذا لعمری فی الفعال بدیع 
لو کنت تظهر حبه لأطعته    ان المحب لمن یحب مطیع 
«خداوند را معصیت می‌کنی و ادعا می‌کنی که او را دوست داری. به جان من این ادعا از عجایب امور است. اگر براستی خدا را دوست داشتی او را اطاعت می‌کردی، زیرا محّب همیشه مطیع محبوب است.»
در این اشعار نیز امام سجاد علیه السلام می‌گوید محال است که خداوند را معصیت کنم، زیرا او را دوست دارم. 
 
عبادت امام سجاد علیه السلام

درباره امیرالمؤمنین گفته شده است که روزها به ایجاد باغ و قنات برای فقرا و محتاجین مشغول بود، و تا به صبح عبادت می‌کرد. حضرت سجاد نیز چنین بود چه بسیار باغ‌ها و قنوات که به دست ایشان برای دیگران آباد یا ایجاد شد. عبادت و سجده او به حدی بود که به زین العابدین و سجاد ملقب شد. 

از رسول اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده که روز قیامت خطاب می‌شود: «کجا است زین العابدین؟» و می‌بینم که فرزندم علی بن الحسین جواب می‌دهد و می‌آید. 

از امام باقر علیه السلام روایت شده که: «پدرم را می‌دیدم که از کثرت عبادت پاهای او ورم کرده، و صورت او زرد، و گونه‌های او مجروح، و محل سجده او پینه بسته بود.» 
 
سخاوت، فتوت و رأفت امام سجاد علیه السلام 

در تاریخ آمده است یکی از کارهای امیرالمؤمنین علیه السلام اداره کردن فقرا به طور مخفیانه بوده است. امیرالمؤمنین شب‌ها خوراک، پوشاک و هیزم به خانه بینوایان می‌برد، و آن بینوایان حتی نمی‌دانستند که چه کسی آنها را اداره می‌کند. همچنین میان مورخین مشهور است که امام سجاد علیه السلام چنین بوده است. 

راوی می‌گوید: در محضر امام صادق علیه السلام بودیم که از مناقب حضرت علی علیه السلام صحبت شد و گفته شد هیچ کس قدرت عمل امیرالمؤمنین را ندارد و شباهت هیچ کس به امیرالمؤمنین، بیشتر از علی بن الحسین علیهماالسلام نبوده است که صد خانواده را اداره می‌کرد. شب‌ها گاهی هزار رکعت نماز می‌خواند.»

از طریق اهل تسنن روایت شده است که چون امام سجاد علیه السلام شهید گشت روشن شد که آن حضرت صد خانواده را به طور مخفی اداره می‌کرده است. 
 
زهد امام سجاد علیه السلام 

چنانچه حضرت علی علیه السلام زاهد به تمام معنی بوده است و دلبستگی به مالی و به کسی جز به خدای متعال نداشته است. امام سجاد علیه السلام نیز همچنین بوده است. لذا به اصحاب خود سفارش می‌فرمود: اصحابی، اخوانی، علیکم بدار الآخرة و لا اوصیکم بدار الدنیا فانکم علیها و بها متمسکون اما بلغکم ان عیسی علیه السلام قال للحواریین. الدنیا قنطرة فاعبروها ولا تعمروها. و قال: من یبنی علی موج البحر داراً؟ تلکم الدار الدنیا و لا تتخذوها قراراً. 

«ای یاران من، برادران من، مواظب خانه آخرت باشید من سفارش دنیا را به شما نمی‌کنم زیرا شما بر آن حریص هستید و به آن چنگ زده‌اید. آیا نشنیده‌اید که حضرت عیسی به حواریون می‌گفت: دنیا پل است، از روی آن بگذرید و به تعمیرش نپردازید! چه کسی روی موج آب، خانه می‌سازد؟ موج دریا این دنیا است، به آن دلبستگی نداشته باشید.»
 
شجاعت امیرالمؤمنین علیه السلام 

شجاعت امام علی علیه السلام زبانزد خاص و عام است. و اگر گفتار امام سجاد علیه السلام را در مجلس ابن زیاد و در مجلس یزید و مخصوصاً خطبه آن بزرگوار را در مسجد شام در نظر بگیریم شجاعت این بزرگوار نیز بر ما روشن می‌شود. 
امیرالمؤمنین شجاعت خود را در میدان برای افرادی مثل عمرو بن عبدود و مرحب خیبری به کار می‌برد و فرزند گرامی او امام سجاد، شجاعت را در مجلس ابن زیاد و مجلس یزید و روی منبر در مسجد شام به کار برده است. 
 
سیاست امام سجاد علیه السلام 

امیرالمؤمنین به اقرار همه مورخین از سنّی و شیعه پاسدار اسلام بود و رأی و تدبیر او فوق العاده مفید بود، چنانکه عمر بیشتر از هفتاد مورد گفته است: لولا علی لَهَکَ عمر، یعنی: «اگر علی نبود عمر هلاک شده بود.» 
امام سجاد علیه السلام در مدت سی و پنج سال پاسدار شیعه بود. مورخین معتقدند که تدبیر امام سجاد علیه السلام، مدینه را و بسیاری از شیعیان را از دست کسانی چون یزید و عبدالملک مروان نجات داد. 
 
حلم امام سجاد علیه السلام 

درباره امیرالمؤمنین گفتاری نقل شده و ایشان فرمودند: «از کنار آدم بی‌خردی گذشتم که به من بد می‌گفت. از او صرف‌نظر کردم گویی که او حرفی نزده است.» درباره امام سجاد نیز گفتاری نقل شده است و ایشان فرمودند: «از کنار کسی گذشتم که به من بد می‌گفت. به او گفتم که اگر راست می‌گویی خداوند متعال مرا رحمت کند، و اگر دروغ می‌گویی خدا تو را بیامرزد!» 
 
تواضع امام سجاد علیه السلام 

حضرت علی علیه السلام با فقرا می‌نشست، با آنان غذا می‌خورد، از آنان دلجویی می‌کرد، به آنان لطف داشت و پناه آنان بود، برای آنان کار می‌کرد و از آنان پذیرایی می‌نمود، و درباره آنان به دیگران سفارش می‌کرد. 
تاریخ نویسان اقرار دارند که امام سجاد علیه السلام، دوست داشت فقیران، یتیمان و بینوایان سر سفره‌اش باشند و با آنها بنشیند، غذا برای آنها آماده کند و حتی غذا در دهن آنان بنهد.
 
فصاحت و بلاغت در کلام امام سجاد علیه السلام 

فصاحت به معنی خوب سخن گفتن، مجاز، کنایه، لطایف و مثال‌ها را به کار بردن است. و بلاغت، سخن خوب گفتن، بجا سخن گفتن، از طول کلام بی فایده پرهیز داشتن است. فصاحت و بلاغت امیرالمؤمنین مورد اقرار همه است آن چنانکه درباره نهج البلاغه گفته شده: 
دون کلام الخالق و فوق کلام المخلوق؛ پایین‌تر از کلام خالق و بالاتر از کلام مخلوق است.» 

امام سجاد علیه السلام صحیفه کامله سجادیه را به جهان عرضه داشت. صحیفه‌ای که مثل آن نیامده و نخواهد آمد. صحیفه‌ای که در ضمن دعا، معارف اسلام، سیاست اسلام، اخلاق اسلام، اجتماعیات اسلام، حقانیت شیعه، حقانیت اهل‌بیت، انتقاد از ظلم و ظالم، سفارش به حق و حقیقت، و بالاخره یک دوره معارف اسلامی را آموزش می‌دهد. صحیفه‌ای که محققین اسم آن را «اخت القرآن»، «انجیل اهل‌بیت»، «زبور آل محمد» نهاده‌اند. صحیفه‌ای که ابلهی با فصاحت ادعا کرد که می‌تواند چون آن بیاورد چون قلم به دست گرفت، نتوانست، دق کرد و مُرد. 
 
جهاد امام سجاد علیه السلام 

حضرت علی علیه السلام بزرگترین مجاهد اسلام است که توانست اسلام را از دست کفار و مشرکین نجات دهد. ولی فرزندش امام سجاد علیه السلام گرچه در کربلا کشته نشد اما وجودش، بقایش و اسارتش عامل بقای اسلام بوده است. قیام ابی عبدالله الحسین علیه السلام درختی بود که در کربلا کاشته شد و آبیاری و به ثمر رساندن و نگاهداری از آن به دست امام سجاد علیه السلام به دست زینب کبری انجام گرفت. 

تدبیر امام سجاد علیه السلام در اسارت، گریه‌های امام سجاد در مدینه، نوحه خوانی و روضه خوانی‌های آن حضرت در مدت سی و پنج سال سخنرانیش، به موقع جهادی بود فوق العاده مفید و ثمربخش که تحلیل سیاسی تاریخ، این مطالب را نشان می‌دهد. 
 
عفو و جوانمردی امام سجاد علیه السلام 

اگر تاریخ درباره امیرالمؤمنین علیه السلام می‌گوید که چگونه از ابن ملجم مواظبت کرد و هنگامی که ظرف شیری را برای حضرت می‌آوردند نیمی را می‌خورد و نیم دیگر را برای او می‌فرستاد، و درباره او وصیّت و سفارش فراوان نمود، درباره امام سجاد نیز منقول است که: فرماندار مدینه که دل امام سجاد را خون کرده بود، از طرف عبدالملک مروان معزول شد و امر شد که او را به درختی ببندند و مردم بیایند و به او توهین کنند. امام سجاد علیه السلام اصحاب خود را خواست و سفارش فرمود که مبادا به او توهین شود! امام سجاد نزد او رفت و او را دلداری داد و نزد عبدالملک مروان وساطت او را کرد که از این خواری نجات یابد. 
آن فرماندار معزول می‌گفت از علی بن الحسین و یارانش ترس دارم زیرا به آنها ظلم بسیار کردم. 
 
ابهت و شخصیت امام سجاد علیه السلام 

درباره حضرت علی علیه السلام گفته شده که بسیار متواضع بود، ولی بزرگی شخصیت آن بزرگوار میان همه محفوظ بود. همچنین است فرزند عزیزش امام سجاد علیه السلام. 

در تاریخ ضبط است که هشام بن عبدالملک به حج آمده بود و کثرت جمعیت مانع شد که حجرالاسود را استلام کند. پس در گوشه‌ای برای او فرشی انداخته و نشسته بود که امام سجاد علیه السلام وارد طواف شد و وقتی به حجرالاسود رسید، مردم کنار رفتند و حضرت مکرّر استلام نمود. هشام فوق العاده ناراحت شد. یکی از اطرافیان پرسید: این مرد کیست که مردم چنین به او احترام دارند؟ هشام تجاهل کرد و گفت نمی‌دانم. فرزدق آنجا بود، فی البداهه قصیده مفصلی درباره امام سجاد علیه السلام سرود. ما چند بیت از آن قصیده را می‌آوریم: تمام قصیده در مناقب ابن شهر آشوب موجود است: 

هذا الذی تعرف البطحاء و طاته     و البیت یعرفه و الحل و الحرم 
ما قال لاقط الا فی تشهده    لولا التشهد کانت لانه نعم
یغضی حیاء و یغضی من مهابته      فما یکلم الا حین یبتسم 
من معشر حبهم دین و بغضهم     کفر و قربهم منجی و مقتصم 
مقدم بعد ذکر الله ذکرهم    فی کل فرض و مختوم به الکلم
«این مردی است که حجاز، خانه خدا، حل، حرم او را می‌شناسند. نه، در کلامش نیست ـ حاجت سائل را همیشه برآورده می‌کند جز در تشهد ـ که لا اله الا الله می‌گوید. و اگر تشهد در نماز نبود، نه او، همیشه آری بود: هنگام برخورد با مردمان چشم‌ها را فرو می‌بندد برای آن که حیا دارد، و دیگران چشم فرو می‌بندد به جهت ابهتی که او دارد. و سخن با او نمی‌گویند مگر که آن بزرگوار تبسّم کند. روز قیامت حبّ آنها دین است و بغض آنها کفر است و قرب و نزدیکی به آنان پناه و نجات انسان‌ها است. در نمازها یاد آنها و اسم آنها مقدم بر هر چیزی است بعد از اسم خدای متعال. و نمازها به اسم آنان تمام می‌شود ـ یعنی در نماز بعد از اسم خدا در اقامه، اسم اهل‌بیت است و آخر مطلب که در تشهد آخر گفته می‌شود باز اسم اهل‌بیت است. گفته شده که فرزدق به این اشعار آمرزیده شده است و به گفته جامی اگر اهل عالم به این اشعار آمرزیده شوند جا دارد. 


 

صحیفه سجادیه

صحیفه سجادیه که از ارزنده ترین آثار اسلامی  است ، شامل 57دعا است که مشتمل بر دقیقترین مسائل توحیدی و عبادی و اجتماعی  و اخلاقی است ، و بدان "زبور آل محمد ( ص )" نیز می گویند . یکی از حوادث تاریخ که دورنمایی از تلألؤ شخصیت امام سجاد ( ع ) را به ما می نمایاند - گرچه سراسر زندگی امام درخشندگی و شور ایمان است - قصیده ای است که فرزدق شاعر در مدح امام ( ع ) در برابر کعبه معظمه سروده است . مورخان نوشته اند : "در دوران حکومت ولید بن عبد الملک اموی ، ولیعهد و برادرش هشام بن عبد الملک به قصد حج ، به مکه آمد و به آهنگ طواف قدم در مسجد الحرام گذاشت . چون به منظور استلام حجر الاسود به نزدیک کعبه رسید ، فشار جمعیت میان او و حطیم حائل شد ، ناگزیر قدم واپس نهاد و بر منبری که برای وی  نصب کردند ، به انتظار فروکاستن ازدحام جمعیت بنشست و بزرگان شام که همراه او بودند در اطرافش جمع شدند و به تماشای  مطاف پرداختند . در این هنگام کوکبه جلال حضرت علی بن الحسین علیهما السلام که سیمایش از همگان زیباتر وجامه هایش از همگان پاکیزه تر و شمیم نسیمش از همه طواف کنندگان دلپذیرتر بود ، از افق مسجد بدرخشید و به مظاف درآمد ، و چون به نزدیک حجر الاسود رسید ، موج جمعیت در برابر هیبت و عظمتش واپس نشست و منطقه استلام را در برابرش خالی از ازدحام ساخت ، تا به آسانی دست به حجر الاسود رساند و به طواف پرداخت . تماشای این منظره موجی از خشم و حسد در دل و جان هشام بن عبد الملک برانگیخت و در همین حال که آتش کینه در درونش زبانه می کشید ، یکی از بزرگان شام رو به او کرد و با لحنی آمیخته به حیرت گفت : این کیست که تمام جمعیت به تجلیل و تکریم او پرداختند و صحنه مظاف برای  او خلوت گردید ؟ هشام با آن که شخصیت امام را نیک می شناخت ، اما از شدت کینه و حسد و از بیم آن که درباریانش به او مایل شوند و تحت تأثیر مقام و کلامش قرار گیرند ، خود را به نادانی  زد و در جواب مرد شامی گفت : "او را نمی شناسم " . در این هنگام روح حساس ابو فراس ( فرزدق ) از این تجاهل و حق کشی  سخت آزرده شد و با آن که خود شاعر دربار اموی بود ، بدون آن که از قهر و سطوت هشام بترسد و از درنده خویی آن امیر مغرور خودکامه بر جان خود بیندیشد ، رو به مرد شامی کرد و گفت : "اگر خواهی تا شخصیت او را بشناسی از من بپرس ، من او را نیک می شناسم " . آن گاه فرزدق در لحظه ای از لحظات تجلی ایمان و معراج روح ، قصیده جاویدان خود را که از الهام وجدان بیدارش مایه می گرفت ، با حماسه های افروخته و آهنگی  پرشور سیل آسا بر زبان راند ، و اینک دو بیتی از آن قصیده و قسمتی از ترجمه آن : هذا الذی تعرف البطحاء وطأته والبیت یعرفه والحل والحرم هذا الذی احمد المختار والده صلی علیه الهی ما جری القلم "این که تو او را نمی شناسی  ، همان کسی است که سرزمین "بطحاء" جای گامهایش را می شناسد و کعبه و حل و حرم در شناسائیش همدم و همقدمند . این کسی است که احمد مختار پدر اوست ، که تا هر زمان قلم قضا در کار باشد ، درود و رحمت خدا بر روان پاک او روان باد ... این فرزند فاطمه ، سرور بانوان جهان است و پسر پاکیزه گوهر وصی پیغمبر است ، که آتش قهر و شعله انتقام خدا از زبانه تیغ بی دریغش همی درخشد ..." . و از این دست اشعاری  سرود که همچون خورشید بر تارک آسمان ولایت می درخشد و نور می پاشد . وقتی قصیده فرزدق به پایان رسید ، هشام مانند کسی که از خوابی گران بیدار شده باشد ، خشمگین و آشفته به فرزدق گفت : چرا چنین شعری - تا کنون - در مدح ما نسروده ای ؟ فرزدق گفت : جدی بمانند جد او و پدری همشأن پدر او و مادری  پاکیزه گوهر مانند مادر او بیاور تا تو را نیز مانند او بستایم . هشام برآشفت و دستور داد تا نام شاعر را از دفتر جوایز حذف کنند و او را در سرزمین "عسفان " میان مکه و مدینه به بند و زندان کشند . چون این خبر به حضرت سجاد ( ع ) رسید دستور فرمود دوازده هزار درهم به رسم صله و جایزه نزد فرزدق بفرستند و عذر بخواهند که بیش از این مقدور نیست . فرزدق صله را نپذیرفت و پیغام داد : "من این قصیده را برای رضای خدا و رسول خدا و دفاع از حق سروده ام و صله ای نمی خواهم " . امام ( ع ) صله را بازپس فرستاد و او را سوگند داد که بپذیرد و اطمینان داد که چیزی  از ارزش واقعی آن ، در نزد خدا کم نخواهد شد . باری ، این فضایل و ارزشهای واقعی است که دشمن را بر سر کینه و انتقام می آورد . چنانکه نوشته اند : سرانجام به تحریک هشام ، خلیفه اموی ، ولید بن عبد الملک ، امام زین العابدین و سید الساجدین ( ع ) را مسموم کرد و در سال 95 هجری  درگذشت و در بقیع مدفون شد .



برشی از کتاب امام خامنه ای درباره امام سجاد(ع)

در اسفند سال 1361 نشر جمهوری اسلامی کتابی 80 صفحه‌ای با عنوان «پژوهشی در زندگی امام سجاد(علیه السلام)» چاپ کرد که نویسنده این کتاب کسی نیست جز حضرت آیت‌ الله العظمی امام خامنه ای.

ولی امر مسلمین جهان در این کتاب به بررسی زندگانی امام سجاد(علیه السلام)از منظرهای گوناگون اشاره داشتند که بخشی از فرازهای این کتاب در پی می‌آید:

ـ بیان و نگارش سیره امام سجاد(علیه السلام) بسی دشوار است، زیرا برخی از نویسندگان و مورخان، ذهن مردم را آشفته کرده و چنین القا کرده‌اند که آن امام بزرگوار در گوشه‌ای نشست و به عبادت پرداخت و کاری به سیاست نداشت!

-این مطلب از القاب و تعبیراتی که درباره آن بزرگ مرد الهی به کار می‌برند، پیداست، مثلاً می‌گویند «امام زین‌العابدین بیمار» در حالی که ایشان هم ـ مثل هر انسان دیگری ـ چند روزی در مدت عمرش مریض شد و این بیماری در محرم سال 61 هجری واقع شد تا آن جناب در واقعه عاشورا وظیفه دفاع و جهاد نداشته باشد، با این تدبیر الهی، 34 یا 35 سال پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) زنده ماند و سالم و پر نشاط مسئولیت امامیت امت را بر عهده گرفت و شیعه را در دشوار‌ترین دوران هدایت کرد.

- زندگی امام سجاد(علیه السلام) بعد از عاشورا را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد:

1-دوره حماسه‌ساز اسارت:

امام زین‌ العابدین(علیه السلام) در دوره اول که دوره‌ای پر هیجان و عبرت‌‌انگیز، همانند قهرمانی بزرگ با گفتار و رفتارش حماسه آفرید و همچون یک انقلابی پر خروش، به دشمنان مقتدر خود در برابر همه پاسخ‌های دندان‌شکن پرخاشگرانه داد، در کوفه در مقابل عبید‌الله بن‌زیاد ـ آن وحشی خونخواری که از شمشیرش خون می‌ریخت و سرمست باده غرور بود، آنچنان سخن گفت که ابن‌ زیاد دستور داد: او را بکشید! و اگر دفاع جانانه حضرت زینب (علیهاالسلام) نبود و اینکه باید اینها را به عنوان اسیر به شام می‌بردند، به احتمال زیاد مرتکب قتل امام سجاد(علیه السلام) نیز می‌شدند.

در بازار کوفه، هم‌صدا و هم‌زمان با عمه‌اش زینب و با خواهرش سکینه سخنرانی کرد و مردم را به هیجان آورد و حقایق را آشکار ساخت، در شام، چه در مجلس یزید و چه در مسجد، در برابر انبوه جمعیت جنایت‌های دستگاه حاکم و حقانیت اهل بیت (علیهم السلام) برای امامت و خلافت را روشن کرد و به مردم هشدار داد.

2-دوره بعد از اسارت:

دوره دوم که بسیار طولانی (بیش از سی‌سال) است، بنای امام سجاد(علیه السلام) بر تلاش‌های زیر بنایی و ملایم و حساب شده و آرام بود، این پرسیدنی است که: چرا امام سجاد(علیه السلام) در دوره اول، آنقدر انقلابی و پرخاشگرانه ظاهر شد و در دوره دم، نرم و آرام و ملایم و با تقیه؟

پاسخ آن است که: دوره بسیار کوتاه و سرنوشت‌ساز اول، فصلی استثنایی است که باید زمینه تلاش‌های آینده را برای حکومت الهی و اسلامی فراهم کند، امام سجاد(علیه السلام) باید آنچنان تند و برنده و تیز و صریح، مسائل را بیان کند که پیام اصلی «عاشورا» هرگز فراموش نشود و مردم بدانند که چرا امام حسین(علیه السلام) به شهادت رسید.

دوره بلند و سرنوشت‌ساز دوم، هنگامی آغاز شد که امام سجاد(علیه السلام) در مدینه به عنوان شهروندی محترم مشغول زندگی شد و کارش را از خانه پیامبر(صلی الله علیه و آله) و حرم او آغاز کرد.

ـ اگر امام سجاد(علیه السلام) در آن شرایط قیام مسلحانه می‌کرد و آشکارا با بنی‌امیه به مبارزه می‌پرداخت، یقیناً ریشه شیعه کنده می‌شد و هیچ زمینه‌ای برای رشد مکتب اهل بیت(علیهم السلام) و دستگاه امامت و ولایت در دوران بعد باقی نمی‌ماند، به همین دلیل، امام سجاد(علیه السلام) علناً قیامت مختار را تایید نکرد، بلکه در بعضی روایات آمده که آن بزرگوار، نسبت به مختار بدگویی کرد تا رابطه‌ای بین آنها احساس نشود. البته اگر مختار پیروز می‌شد، حکومت را به دست اهل بیت(علیهم السلام) می‌داد، اما در صورت شکست، اگر بین امام سجاد(علیه السلام) و او رابطه واضحی وجود می‌داشت، یقیناً پیامد آن، امام سجاد(علیه السلام) و شیعیان مدینه را می‌گرفت و ریشه تشیع قطع می‌شد.

در واقع «حره» نیز، روش حکیمانه امام سجاد(علیه السلام) باعث شد که بلا از سر ایشان دفع شود و محور اصلی شیعه باقی بماند، البته روایاتی که در برخی از کتب ـ از جمله بحار‌الانوار ـ هست و حاکی از اظهار تذلل حضرت سجاد(علیه السلام) در نزد مسلم بن عقبه است، قطعاً کذب است، زیرا اولاً این روایات به هیچ سند صحیحی متکی نیست، ثانیاً روایات دیگری وجود دارد که آنها را از جهت مضمون تکذیب می‌کند، در هر حال شکی نیست که امام سجاد(علیه السلام) برخورد خصمانه‌ای با مسلم بن عقبه نکردند و گرنه حضرت به قتل می‌رسید و خسارت، جبران‌ناپذیر بود.

ـ بدون شک، هدف نهایی امام سجاد(علیه السلام)، ایجاد حکومت اسلامی بود، برای ایجاد حکومت اسلامی چند امر باید تأمین می‌شد:

1ـ باید اندیشه درست اسلامی که امامان اطهار حاملان واقعی آن هستند و مبنا و زیربنای حکومت اسلامی است، تدوین، تدریس و منتشر شود.

2ـ آشنا کردن مردم نسبت به حقانیت اهل بیت (علیهم السلام) و مصادیق راستین اولی‌الامر و خلفاء‌‌الله که حکومت اسلامی باید به وسیله آنان اقامه شود.

3ـ باید تشکیلات منسجم و شایسته‌ای از شیعیان تشکیل شود تا زمینه تشکیل حکومت اسلامی فراهم شود.

همه موضع‌گیری‌ها، روایات، موعظه‌ها، نامه‌ها و خلاصه تمامی عملکرد امام سجاد(علیه السلام) در طول زندگی برای تحقق این سه امر بود و این سه، برای آن بود که «حکومت اسلامی» ایجاد شود، البته امام سجاد(علیه السلام) در فکر آن نبودند که در زمان خودشان حکومت اسلامی ایجاد کنند، زیرا امکان نداشت، بلکه برای آینده تلاش می‌کرد.

برای هر کدام از این سه امر، مشکلات فراوانی وجود داشت:

الف ـ اندیشه اصیل اسلامی تحریف شده و اندیشه جاهلی حاکم و غالب شده بود.

ب ـ تبلیغات اموی بر ضد اهل بیت(علیهم السلام) چنان گسترش یافته بود که مردم حتی در نمازها، به سب و لعن اهل بیت(علیهم السلام) می‌پرداختند.

ج ـ تشکیلات شیعه بر اثر اختناق و ارعاب و فقر و فشار اقتصادی و فرهنگی و سیاسی، متلاشی شده، نیروهای کادر شیعه به شهادت رسیده بودند.

ـ اظهارات و روایات صادر از ائمه (علیهم السلام) بهترین منبع و مدرک برای شناخت زندگی آنها است، به شرط آنکه هدف و مقصد کلی و خط مشی اصلی آنها را بشناسیم، امام سجاد(علیه السلام) چون در دوران اختناق زندگی می‌کردند و نمی‌توانستند مفاهیم مورد نظرشان را آشکار و صریح بیان کرد، از دو روش استفاده می‌کردند:

1- روش دعا که در صحیفه سجادیه متجلی است.

2- روش موعظه که در غالب بیانات و روایات امام سجاد(علیه السلام) متبلور است. با این دو روش حکیمانه، ایدئولوژی و اندیشه‌های درست را به بهترین شکل منتقل می‌کردند.

- «صحیفه سجادیه» مجموعه‌ای از ادعیه است، درباره همه موضوعاتی که انسان در یک زندگی بیدار و هوشمندانه باید به آن توجه کند، امام به زبان «دعا»، انگیزه‌های یک زندگی اسلامی را در ذهن مردم بیدار و زنده می‌کند تا «اصلاح جامعه» آغاز شود.

- رساله حقوق امام سجاد(علیه السلام) نامه بسیار مفصلی است، به اندازه یک کتاب که به یکی از دوستانشان نوشته‌اند و در آن حقوق افراد و اشخاص بر یکدیگر بیان شده است، در این رساله، علاوه بر حقوق الهی و اعضاء و جوارح و همسایه و خانواده، حقوق متقابل مردم و حاکم اسلامی نیز بدون ایجاد تنش و به صورت آرام و بدون ذکر مبارزه برای ایجاد حکومت اسلامی در آینده، بیان شده است، در واقع این رساله برای آن تألیف شده است که اگر در آینده حکومت اسلامی مورد نظر امام سجاد(علیه السلام)تشکیل شد، مناسبات و روابط و حقوق متقابل مردم و حاکم اسلامی، قبلاً در ذهن مسلمانان شکل گرفته و معلوم شده باشد. 




حرز امام زین العابدین

حرز حضرت امام زین العابدین علیه السّلام است،سیّد ابن طاووس در دو موضع از کتاب«مهج الدعوات»این حرز شریف را از حضرت سجّاد علیه السّلام روایت کرده است:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانى‏اش همیشگى است‏

یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ یَا أَسْرَعَ الْحَاسِبِینَ یَا أَحْکَمَ الْحَاکِمِینَ یَا خَالِقَ الْمَخْلُوقِینَ یَا رَازِقَ الْمَرْزُوقِینَ یَا نَاصِرَ الْمَنْصُورِینَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ یَا دَلِیلَ المُتَحَیِّرِینَ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ أَغِثْنِی یَا مَالِکَ یَوْمِ الدِّینِ إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ یَا صَرِیخَ الْمَکْرُوبِینَ یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ أَنْتَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبِینُ الْکِبْرِیَاءُ رِدَاؤُکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى وَ عَلَى عَلِیٍّ الْمُرْتَضَى وَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ وَ خَدِیجَةَ الْکُبْرَى وَ الْحَسَنِ الْمُجْتَبَى وَ الْحُسَیْنِ الشَّهِیدِ بِکَرْبَلاءَ ، 
اى شنواترین شنوایان،اى بیناترین بینایان،اى چابک‏ترین حسابرسان،اى داورترین داوران،اى آفریننده آفریدگان،اى روزى‏دهنده،روزى‏مندان،اى یاور یاور شدگان،اى مهربان‏ترین مهربانان،اى راهنماى سرگردانان، اى فریادرس دادجویان،به دادم برس،اى مالک روز جزا،تنها تو را مى‏پرستم و از تو یارى مى‏جویم،اى فریادرس‏ غم‏زدگان،اى اجابت کننده دعاى درماندگان،تویى خدا،پروردگار جهانیان،تویى خدا،معبودى جز تو نیست فرمانرواى مطلق،حق آشکار،بزرگ‏منشى،جامه برازنده تو است.خدایا درود فرست بر محمّد برگزیده،و على‏ پسندیده و فاطمه زهرا و خدیجه کبرى،و حسن مجتبى و حسین شهید در کربلا،

وَ عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ زَیْنِ الْعَابِدِینَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْکَاظِمِ وَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ التَّقِیِّ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ النَّقِیِّ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْعَسْکَرِیِّ وَ الْحُجَّةِ الْقَائِمِ الْمَهْدِیِّ الْإِمَامِ الْمُنْتَظَرِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُمْ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُمْ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُمْ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُمْ وَ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهُمْ وَ عَجِّلْ فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ انْصُرْ شِیعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ [وَ أَهْلِکْ أَعْدَاءَ آلِ مُحَمَّدٍ] وَ ارْزُقْنِی رُؤْیَةَ قَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنِی مِنْ أَتْبَاعِهِ وَ أَشْیَاعِهِ وَ الرَّاضِینَ بِفِعْلِهِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ 
و على بن الحسین زینت عبادت‏کنندگان و محمّد بن على باقر،و جعفر بن محمّد صادق،و موسى بن جعفر کاظم،و على بن موسى الرضا،و محمّد بن على تقى، و على بن محمّد نقى،و حسن بن على عسگرى،و حجّت قائم امام مهدى مورد انتظار درود خدا بر همه آنان.خدایا دوست بدار آن‏که آنان را دوست دارد،و دشمن بدار آن‏که آنان را دشمن بدارد،و یارى ده آن‏که‏ آنان را یارى رساند و خوار کن آن‏که آنان را خوار خواهد و لعنت فرست بر آن‏که به آنان ستم ورزید و در فرج خاندان محمّد شتاب فرما،و پیروان خاندان‏ محمّد را یارى کن،و دیدار قائم خاندان محمّد را روزى‏ام گردان،و مرا از پیروان و شیعیان او و خرسندان به کار او قرار ده،به مهرت اى مهرورزترین مهرورزان.

شعر ولادت امام سجاد (ع)

ای دعـا گشتـه دعـا بـا نفـس روح‌ فزایت
وی اجـابت زده هنگـام دعـا بوسه به پایت
چشم اربـاب کـرم از همه ‌سو باز به دستت
دست اربـاب دعـا بستـه بـه دامـان ولایت
عاشق خُلق نکویت همه جا دوست و دشمن
دشمن و دوست کند از دل و جان مدح و ثنایت
کثـرت خلـق الهـی همـه از یمـن وجودت
وسعت مـلک خداونـد بود صحن و سرایت
مصحف تو که زبـور و صحف آل رسول است
وحـی‌ مُنزَل بُـوَد ای روح مناجـات، دعایت
تـو گـل سرسبـد گلشـن کشتـی نجــاتی
رخ گـل انداختــه از بوسـۀ مصباح هدایت
گــره از کـار فـروبستــۀ عالم تـو گشایی
گر چه بسته است به زنجیر، ید عقده‌گشایت
ملک و جن و بشر، ارض و سما گوش، سراپا
تا دل شب شنوند از لب جان‌بخش، صدایت
حلقـۀ سلسله‌ها یکســره در حلقۀ ذکرت
به فلک مـی‌رسد از حلقـۀ زنجیـر، ثنایت
گل لبخند تو بر سنگ لب بام، عجیب است
با وجودی که کند سنگ عدو گریه برایت
تو پیـام‌آور خــون گلـوی خـون خـدایی
بـوده در کرب‌و‌‌بلا مقتل خون غار حرایت
هیجده داغ بـه دل داشتـی و باز شکفتی
ای زده صبر و رضا خنده به لبخنـد رضایت
جای تو همچو خداوند بـود در دل مؤمن
ظاهراً دید عـدو گوشۀ ویران شده جایت
می‌دمـد از نفس روح‌فـزا بــوی حسینت
می‌زند مـوج ز فریـاد درون خون خدایت
نسل‌هـا یکسره چشم‌اند به دیـدار جمالت
نسل‌هـا یکسره گوش‌اند بـه آوای رسایت
سعی تـو بــوده ره قـرب الــی‌ الله تعالی
کربلا مـروه شـده، شـام بلا بـود صفایت
به پدر حکم شهادت به تو فرمان اسارت
بـا حسین‌بن‌علـی بـود یکـی جام بلایت
با وجودی که دو بازوی تو در سلسله بسته
بـود از چـار طـرف دیدۀ سائل به عطایت
بستـه درهای جهان بر تو و پشتِ درِ بسته
ملک و جن و بشـر، یکسره هستند گدایت
این عجب نیست که چون پای به محراب‌گذاری
ذات معبـود دهــد سیــد عبــاد، نـدایت
نه عجب گر ملک العرش کند سرمۀ چشمش
آن غبـاری کـه ز صحـرا بنشیند به ردایت
«میثم» و سایۀ لطف تـو و فـردای قیامت
ای پنـاه همـه در روز جــزا ظـل همایت 
منبع www.yjc.ir

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی