وبلاگ مدرسه اباجعفر الباقر علیه السلام

مقام معظم رهبری (مد ظله)اگر بتوانیم به میثاق طلبگی متعهد و پایبند بمانیم -که قولاً و فعلاً این میثاق را از دوران نوجوانی و جوانی با خدای متعال بستیم- اگر خداوند کمک کند و ما بتوانیم این میثاق را حفظ کنیم و در همین عالم طلبگی پیش برویم، من این را ترجیح میدهم.

وبلاگ مدرسه اباجعفر الباقر علیه السلام

مقام معظم رهبری (مد ظله)اگر بتوانیم به میثاق طلبگی متعهد و پایبند بمانیم -که قولاً و فعلاً این میثاق را از دوران نوجوانی و جوانی با خدای متعال بستیم- اگر خداوند کمک کند و ما بتوانیم این میثاق را حفظ کنیم و در همین عالم طلبگی پیش برویم، من این را ترجیح میدهم.

طبقه بندی موضوعی

بسیج مدرسه ابا جعفر الباقر علیه السلام : امام خمینی رحمه الله :من یک ساعت محضر درس آقای بروجردی را به حکومت انگلستان نمی‏‌دهم!

به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، آیت‌الله حاج شیخ عزیزالله خسروی زنجانی (متوفی 1374) از شاگردان آیت‌الله العظمی بروجردی و امام خمینی بود.

به مناسبت فرا رسیدن سالروز ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، خاطره‌ای از امام خمینی(ره) از زبان آیت‌الله خسروی زنجانی نقل می‌کنیم:

 

بنده درس فقه آقای خمینی را ندیده‌‏ام. آن موقع که ما در قم بودیم، ایشان درس حکمت می‏‌دادند، ابتدا محل درس ایشان یکی از حجره‏‌های فیضیه بود که ما حدود 10 تا 15 نفر بودیم شرکت می‏‌کردیم.
آقای خمینی نزد آقای بروجردی منزلت زیادی داشت. یک روز دو نفر از حکمای انگلستان به محضر آقای بروجردی آمده بودند و چند سؤال فلسفی مطرح کرده بودند، آقای بروجردی آنها را به آقای خمینی که آن زمان معروف به «حاج‌آقا روح‌الله»‏ بود ارجاع داده بود. آقای خمینی هم در بیت آقای بروجردی در اتاق دیگری مشغول پاسخگویی به سؤالات آنها شدند.
اتفاقا من هم رسیدم. آقای فاضل قفقازی (پدر آیت‌الله فاضل لنکرانی) که عمده امور مهم آقای بروجردی به دست ایشان انجام می‌‏شد و با من خیلی رفیق بود و می‌‏دانست که من از شاگردان آقای خمینی هستم. تا مرا دید به ترکی فرمود: آقا شیخ عزیزالله‏! به این اتاق بیا.

مرا به آن جلسه برد. جلسه جالبی بود. مترجم سؤالات را برای آقا و پاسخ آقا را هم برای آنها ترجمه می‌‏کرد و آنها به نشانی قبول سرشان را تکان می ‏دادند. پس از پایان بحث، یکی از آنها به مترجم گفت: ما این سؤالات را با فلاسفه مختلف در کشورهای اسلامی و غیراسلامی و حتی در تهران مطرح کردیم؛ ولی در هیچ‏ جا این‏گونه که این آقا فرمودند قانع نشده بودیم. اگر ایشان قبول کنند و به انگلستان تشریف بیاورند، ما حاضریم جمع کثیری از فلاسفه اروپا را به محضر ایشان بیاوریم تا از فکر و علم ایشان استفاده بیشتری شود و ما می‌دانیم که در آن‏جا بیش از اینجا مفید واقع می ‏شوند.
وقتی پیشنهاد آنان ترجمه شد. ما منتظر بودیم ببینیم آقای خمینی چه می‌فرمایند. من که مدتی بود در درس ایشان شرکت می‏‌کردم و لذت بحث‏ های ایشان را تازه احساس کرده بودم، در دل بسیار نگران شدم که مبادا ایشان با این پیشنهاد موافقت کند و من از محضر ایشان محروم شوم.

این خیالات از ذهن من می‏‌گذشت که دیدم آقای خمینی با حالتی خاص رو به مترجم فرمودند: به این آقایان بگو من یک ساعت محضر درس آقای بروجردی را به حکومت انگلستان نمی‏‌دهم!
در آن ایّام آقای خمینی پس از تدریس خودشان هر روز در درس آقای بروجردی شرکت می‏‌کردند.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی